
مردی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد : ای رسول خدا ، نصیحتی به من بیاموز . پیامبر فرمود : « اذهب و لا تغضب » (برو و غضب مکن) . آن مرد گفت : همین نصیحت مرا کافی است .....
مردی به حضور پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمد و عرض کرد : ای رسول خدا ، نصیحتی به من بیاموز .
پیامبر فرمود : « اذهب و لا تغضب » (برو و غضب مکن) .
آن مرد گفت : همین نصیحت مرا کافی است .
او نزد قبیلة خود رفت ، دید مقدمة جنگی خونین در میان دو گروه قومش پدید
آمده و افراد هر دو گروه اسلحه به دست گرفته و صف کشیده و آمادة جنگ هستند .
آن مرد نیز تحریک شد و به نفع خویشان خود اسلحه برداشت و به صف یکی از آن
دو گروه پیوست. در این هنگام ناگاه سخن پیامبر (صلّی الله علیه و آله و
سلّم) به یادش آمد که فرموده بود : « غضب نکن » .
همان دم اسلحه اش را به کناری انداخت ، سپس آرام آرام به طرف گروه مقابل
که برای جنگ با خویشان او آماده شده بودند ، رفت و به آنها گفت : هر زخم و
قتلی که از ناحیة ما به شما رسیده و نشان ندارد ( ضارب و قاتل مشخص نیست )،
خونبهای آن را من به عهده می گیرم و می پردازم و هر زخم یا قتلی که نشان
دارد ( ضارب یا قاتلش معلوم است )، خونبهای آن را از ضارب و قاتل بگیرید.
همین پیشنهاد نرم و صلح آمیز او باعث شد که طرفهای مقابل آرام شدند و در
پاسخ گفتند ما به پرداخت جریمه سزاوارتریم . و در نتیجه بین دو گروه صلح به
وجود آمد و خشم و غضب بکلی برطرف گردید (1).
قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
الا ادلّکم علی خیر اخلاق الدّنیا و الاخره ؟ تصل من قطعک و تعطی من حرمک و تعفو عمّن ظلمک(2) .
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود :
آیا شما را از بهترین اخلاق دنیا و آخرت آگاه نسازم ؟ پیوند با کسی که با
تو قطع رابطه نموده ، احسان به کسی که تو را محروم ساخته و گذشت از کسی که
به تو ظلم کرده است .