تلخ وشیرین94

دوستانه

تلخ وشیرین94

دوستانه

منتظرانت رو


 

مهدی جان !

این منم ...

رو سیاه ترینِ منتظرانت !

به ستوه آمده از این همه نخوت و کینه و بوی تعفنی که دنیا را فراگرفته است !

از کودکی آموختم وآموختیم که : دنیا مرزعه آخرت است ؛

پس ... هرچه داشتیم ، کاشتیم !

"اندک اندک" ، هرچه که بود ... !

وامروز این مزرعه با تمام اندک محصولش ، غرق آتشی از کینه و نفرتِ شیطان است!

نفرتی که منِ انسان* ، بازیگر آنم !

جانم به فدایت ...

امروز در این هوای غبار آلود ، چَشم ، چَشم را نمی بیند ، چه رسد که دل ... دل را

آقا جانم دریاب ما را


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.