روزی
حضرت موسی ـ علیه السلام ـ عرض کرد: خدایا بهترین خلق خود که ترا عبادت و
بندگی میکند به من معرفی کن. خداوند وحی نمود: (ای موسی!) بر ساحل دریا
برو، و آن شخص را خواهی یافت. موسی به آن مکان رسید، مردی را یافت که به
مرض جذام و پیسی مبتلا بود، و همواره خداوند را تسبیح میکرد.
موسی
ـ علیه السلام ـ از جبرئیل پرسید: آن مردی که بهترین خلق است، کجاست؟ گفت:
همین مرد مریض است، الان من مأمورم چشمهای او را بگیرم تو گوش بده چه
میگوید. به اشاره جبرئیل دو چشم آن مرد بیرون آمد و بر صورتش افتاد.
مرد
نابینا گفت: بارالها! تو خواستی از چشم بهرهمندم کردی و اینک خواستی که
آن را از من بگیری، ای کسی که به من نیکی میکنی و صله میرسانی!
موسی
ـ علیه السلام ـ نزد آن فرد رفت و فرمود: ای بنده خدا! من مردی مستجاب
الدعوه هستم، اگر دوست داری دعا کنم تا خدا دیدهگانت را به تو برگرداند؟
گفت: نمیخواهم، زیرا خدا نابینایی را برایم خواسته و من راضی به رضای او هستم.
حضرت
موسی ـ علیه السلام ـ فرمود: شنیدم میگفتی: ای نیکو کننده و صله رساننده!
منظورت از این جملات چه بود؟ گفت: در این آبادی غیر از من، کسی خدا را
نمیشناسد و یا پرسش نمیکند (چه نیکی و صلهای بالاتر از این که خدا مرا
با خود آشنا کرده است.)
موسی ـ علیه السلام ـ شگفتزده شد و گفت: این عابدترین خلق خدا در دنیاست.[۲]
مقام «رضایت» یکی از مقامهایی است که بندگان خالص شاخص خداوند به این مقام میرسند.
اهمیت
و جایگاه ویژهای که فضیلتی مانند «رضایت از خداوند» در پی دارد، با دیگر
فضایل قابل مقایسه نیست. همۀ خوبیهای انسان یک طرف، همۀ اطاعتهایی که
انسان از خداوند متعال دارد و همۀ امر و نهیهایی که اجرا میکند، یک طرف،
راضی بودن به قضاء الهی شدن هم یک طرف.
مشهورترین
لقب امام هشتم «رضا» است. درست است که همه امامان صادق، کاظم، رضا، جواد و
هادی و... بودند، ولی برای هر یک به مناسبتی لقب به خصوص تعیین گشته است.
چه
کسی و چرا امام هشتم را به این لقب ملقب نموده است؟ این لقب چه پیامی برای
دوستداران امام هشتم دارد؟ چگونه میتوان این لقب را در خود نهادینه ساخت؟
متن و محتوا
ابونصر
بزنطی ـ رضوانالله تعالی علیه ـ میگوید: به امام جواد ـ علیهالسلام ـ
گفتم: گروهی از مخالفان شما میگویند: مأمون، لقب رضا را به پدرت داده است!
زیرا او به ولایتعهدی راضی شد.
امام
جواد ـ علیه السلام ـ فرمودند: به خدا سوگند، دروغ گفته و گناهکار
شدهاند. پدرم را خدای تعالی رضا لقب داده است؛ زیرا که او به خداوندی خدا
در آسمانش و به رسالت رسول الله و ائمه در زمینش راضی بود.
گفتم:
مگر همه پدرانت چنین نبودند؟ فرمود: آری. گفتم: پس چرا فقط پدرت به این
لقب ملقب شده است؟ فرمود: چون مخالفان از دشمنانش مانند موافقان از دوستانش
از وی راضی شدند و چنین چیزی برای پدرانش به وجود نیامد، لذا از میان همه
به رضا ملقب گردید.[۳]
ناگفته نماند: مخالفان خواستهاند از این طریق نقصی بر آن حضرت فراهم آوردند، ولی چنانکه مرور شد این لقب از جانب خدا بوده است.
در یک تقسیمبندی کلی رضایت به سه گونه تقسیم میشود
در
پی وقوع زلزله ۵.۷ ریشتری در استان خراسان شمالی و شهر بجنورد، یگان امداد
و نجات تیپ ۱۳۰ نیروی زمینی ارتش در بجنورد به صورت آماده باش درآمد.
به گزارش خبرگزاری مهر، سرهنگ
«ابراهیم گل گلی» فرمانده تیپ ۱۳۰ بجنورد گفت: بلافاصله بعد از وقوع زلزله
جلسه ستاد بحران در تیپ تشکیل شد و یگان امداد و نجات و تجهیزات به حالت
آماده باش درآمده و برابر ابلاغیه قبلی ستاد بحران و درخواست استانداری
بجنورد به منطقه زلزله زده اعزام شدند.
فرمانده تیپ ۱۳۰ بجنورد اظهار کرد: یگانهای
ارتش جمهوری اسلامی علاوه بر آمادگی رزمی و حفظ و حراست از مرزهای کشور،
در بحث مردم یاری نیز حضور چشمگیری دارند و چنانچه حوادث غیر مترقبهای رخ
دهد نیروهای آماده به کار و یگانهای امداد و نجات ارتش در هر شرایطی وارد
عمل شده و به کمک هموطنان عزیز میپردازند.
وی گفت: با درخواست استانداری و ستاد بحران
شهر بجنورد، خودروهای امدادی و آمبولانس با تیم پزشکی به منطقه زلزله زده
اعزام شدند و همراه با هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در حال امدادرسانی به
مصدومان حادثه است.
لازم به ذکر است در ساعات اولیه این حادثه تعداد ۲۰ نفر از مجروحین به بیمارستان ۵۹۷ بجنورد منتقل و تحت درمان قرار گرفتند.
سعید
حجاریان، فعال سیاسی اصلاحطلب، در شماره جدید ماهنامه «اندیشه پویا» تحلیل
خود را از آرایش جناحها و نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ را مطرح
کرده است.
به گزارش ایسنا، این تئوریسین مطرح اصلاحطلب نوشته است:
انتخابات، چیزی شبیه یک آینه مقعر است که میشود در آن، آینده
دورِ ایران را دید. در انتخابات پیشِرو کاندیداهای مختلف، هر یک نماینده
تفکری هستند و بر اساس هویت آنها و شعارهایی که میدهند، میتوان
آیندههای متفاوتی را برای قدرت در ایران متصور شود.
یک کاندیدای این انتخابات، لباس روحانیت دارد و شعارش کرامت
است و ریاستجمهوریِ او میتواند قدرت در ایران را به "ربانیسالاری" نزدیک
کند.
او سید است و آستاندار؛ و بعنوان رئیس آستان قدس با مردم
ارتباط دارد و به آنها کمک میکند و اکنون نیز با شعار چند برابر کردن
یارانهها میخواهد مردم را به سوی خود جذب کند.
کاندیدای موردنظر در شعارها و حرفهایش سعی میکند مردمی باشد
و نگرش مردمگراییاش را با قرار دادن آدمهای احمدینژاد در کنار خود -
همچون میرکاظمی و رستم قاسمی، که در دولت احمدینژاد هر دو نفتی بودند -
تکمیل کرده است؛ ریاستجمهوری او میتواند به معنی انتقال قدرت به نیروهای
روحانی همچون جمعیت پایداری باشد. همچنان که مصباحیزدی و جامعه مدرسین قم
حامی این کاندیداست و ائمه جمعهای همچون علمالهدی و احمد خاتمی هم در
حمایت از او نامه دادهاند.
یک کاندیدای دیگر این انتخابات، از بیست سالگی در لباس نظامی
خدمت کرده و اکنون میخواهد نماینده "اندکسالاری" نظامیها در یک شرایط
گذار باشد. او اکنون به صورت بالفعل و موجود نماینده این جریان است.
اگرچه کاندیدای اول تلاش دارد این کاندیدای با سابقه نظامی را
مجاب کند تا در ذیل او قرار گیرد، و خود در لایه اول قدرت و آنها در لایه
دوم قرار گیرند، و ساختار قدرت در ایران آینده دولایه شود، اما کاندیدای
دوم قبول نمیکند.
کاندیدای اول میخواهد قدرت در دست ربانیسالاری باشد و آن
یکی بازوی اجرایی و عملیاش باشد؛ اما کاندیدای دوم میخواهد قدرت واقعی به
دست خودش باشد، و ربانیسالاران صرفاً در لایه دوم، وظیفه انتقال مشروعیت
به او را داشته باشند.
کاندیدای سوم کاندیدای "بوروکراسی" است. او به تقویت
"سرمایهداری صنعتی" برای حل مشکلات اقتصادی و اشتغال اعتقاد دارد و هدفش
روالمند کردن و عادیسازی بوروکراسی است.
سرمایهداری صنعتی همیشه عقلانی عمل میکند و دولت -چه وبری و
چه هگلی- نماینده عقل است. در این رویکرد سوم، عقلانیت است که محوریت دارد
و از همینروست که عقلای جمع به سمت آقای روحانی آمدهاند.
روحانی برخلاف رقبایش کابینهساز است و با حذف چند وزیر میتواند کابینهای از بوروکراتها و نمایندگان عقلانیت تشکیل دهد.
این انتخابات آینهای از کشمکش این سه جریان برای به دست
گرفتن قدرت در ایران است و نتیجه انتخابات هرچه باشد این کشمکش در آینده
نیز ادامه خواهد داشت.
آینده قدرت در ایران بستگی به وزن هرکدام از این جریانها
دارد. آیا در آینده با حذف حسن روحانی یک قدرت ربانیسالار در بالا قرار
میگیرد و "دیپ استیت" (دولت پنهان)، جریان اول خواهد بود؟ یا با رأی به
قالیباف، گروه دوم دست بالا را پیدا میکنند و ربانیسالاری در حاشیه آنها
قرار خواهد گرفت؟
یا اینکه با رأی به روحانی، بوروکراتها دست بالا را خواهند
گرفت و "دیپ استیت" در دست گروه اول یا دوم، یا ترکیبی از آن دو خواهد
بود؟
در وضعیت امروز، قدرت اجرایی با بوروکراتها است اگرچه در دیپ
استیت شاهد حضور ترکیبی از دو گروه دیگر هستیم؛ اما وضعیتی که امروز وجود
دارد میتواند در این انتخابات و در آینده، به نفع هرکدام از این سه جریان
تغییر کند.
در چهار سال گذشته سرمایهداری صنعتی در ایران قدرت گرفته و
اگر چهار سال دیگر روحانی سر کار بماند سرمایهداری صنعتی بیشتر قدرت
میگیرد. هرچه پای سرمایۀ بیشتری وسط بیاید و هر چه وضعیت کشور نرمالتر
باشد، از چندلایگی قدرت در ایران کاسته خواهد شد.
البته رسیدن به این وضعیت راحت نیست و روحانی باید بخشی از هر دو جریان را به سوی خود جذب کند.
ویژگی مثبت روحانی این است که از یکسو سالها دبیر شورایعالی
امنیت ملی و در کنار نظامیها بوده و از سوی دیگر لباس روحانیت دارد و
دغدغههای آنها را میشناسد.
او تنها کاندیدایی است که با هر دو جریان میتواند کنار بیاید
و از همینرو بهترین اتفاق برای آینده قدرت در ایران است. یک بار گفته
بودم که اگر راستها عقلانی عمل کنند، باید ناز روحانی را بکشند تا رئیس
دولت در ایران باشد
جهان به سوی دولتهای عقلانی پیش میرود و ما اگر در انتخابات
شرکت نکنیم، عرصه را واگذار کردهایم به دو کاندیدای دیگر که آینده دیگری
را برای ایران متصورند
آن دو میتوانند باهم سازش کنند و دولت دولایهای تشکیل بدهند و دوباره ما را به شرایط پیش از دولت روحانی بازگردانند
به همین دلیل و مواردی که برشمردم، روحانی درحال حاضر برای ما
بهتر از هر کاندیدایی است. او یک کاندیدای ایدئال است. من میدانم در
ایران هر کسی که بخواهد فرصت ورود به پاستور را داشته باشد باید پاستوریزه
باشد.
شاید اصلاحطلبان میتوانستند کاندیدایی با رأی بیشتر داشته
باشند، اما روحانی امروز بیشتر از هر کاندیدای رأیسازی به کار آینده
ایران میآید.
آنهایی که از روی ناآگاهی به شرایط موجود و آینده انتخابات را
تحریم میکنند، باید بدانند که شرکت نکردن در این انتخابات چه معنایی
پیدا میکند و چه آیندهای را پیش روی ما میگذارد.